می توانی مرا بزنی ؟
پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید: فکر می کنی ، تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را ؟
پسر جواب داد : من می زنم !
پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید.
پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد.
بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود .
پسرم من می زنم یا تو ؟
این بار پسر جواب داد شما می زنی .
پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟
پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی . . .
به سلامتی همه پدرها
بنفشه ریاحی